فیلم داستان "آگوستو پینوشه" را در نقش خون آشامی به تصویر می‌کشد که در یک عمارت ویران شده و سرد زندگی می‌کند. حال او پس از گذشت 250 سال تصمیم می‌گیرد از نوشیدن خون دست کشیده و امتیاز زندگی ابدی را رها کند، زیرا دیگر نمی‌تواند تحمل کند که دنیا از او به عنوان یک دیکتاتور یاد می‌کند. اما در این میان علیرغم بدنام شدن چهره‌اش و همچنین وضعیت پیچیده خانوادگی، او از طریق یک رابطه غیرمنتظره، انگیزه‌ای جدید برای ادامه زندگی پیدا می‌کند و ...

سیسیلیا پس از سکته قلبی به مزرعه پدرش می رود. سیسیلیا در خانه دوران کودکی خود با مادری آشنا می شود که مدت هاست درگذشته. حضور او به گذشته ای دردناک که توسط دنیای طبیعی اطرافشان همخوانی شده است، زنده می شود و ...

شیلی، سال 1976. کارمن به خانه ساحلی خود می رود. وقتی کشیش خانواده از او می‌خواهد که از مرد جوانی که مخفیانه به او پناه می‌دهد مراقبت کند، کارمن به سرزمین‌هایی ناشناخته می‌رود، جایی به دور از زندگی آرامی که به آن عادت کرده است و ...

وقتی تعدادی از مامان ها متوجه می‌شوند که یکی از آنها به مدرسه بدهی زیادی دارد، دور هم جمع می‌شوند تا به او کمک کنند، بدون اینکه بدانند کارهایی که باید انجام دهند کاملاً غیرعادی خواهد بود و ...

داستان این فیلم درباره افسر پلیسی است که به دنبال شاعر شیلی تبار و برنده جایزه نوبل، پابلو نرودا، می گردد تا او را دستگیر کند. نرودا در وطن خود در اواخر دهه 1940 میلادی به خاطر پیوستن به حزب کمونیست فراری شده است. اما طولی نمی کشد که این افسر پلیس می فهمد پابلو نرودا همیشه یک قدم از او جلوتر است و ...

داستان فیلم درباره رفراندومی است که ژنرال پینوشه بین مردمش برگذار میکند تا مردم تصمیم بگیرن آیا 8 سال دیگر بر کشور حکومت کند یا خیر و ...